مهرنوشت - یزدی ها در شب یلدا، این بلندترین شب سال را با شب نشینی افراد خانواده در منزل ریش سفیدان و بزرگان فامیل با پذیرایی شیرینی، آجیل و میوه سپری می کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی مهرنوشت، شب یلدا بلندترین شب سال در بین مردم استان یزد به شب چله معروف است که بنا بر رسمی نیکو از گذشتگان، اقوام دور هم جمع می شدند و در کنار خانواده همراه با صرف شیرینی و آجیل و میوه، با فالی از حافظ تا پاسی از شب گل میگفتند و گل می شنیدند.

گذشتگان، شب یلدا را شب تولد میترا این الهه مهر می دانستند و به همین دلیل نیز این شب را با جشن و سرور و شادمانی در گرد آتشی مقدس و خوانی گسترده از انواع خوردنی ها، نوشیدنی ها، آلات و ادوات نیایش، آتشدان، عطردان، بخوردان و … می گذراندند.

این سنت کهن با وجود گذشت قرن ها و تداخل فرهنگ های متعدد همچنان زنده است و مانند چهارشنبه سوریو نوروز، رسمی کاملا ایرانی بوده و فلسفه‌هایی مشابه و آداب و رسومی شبیه به هم دارد.

قصه‌گویی، شاهنامه‌خوانی، خاطرات گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، تفالی به خواجه شیراز و خواندن اشعار حافظ همچنین قرائت قرآن و نواختن موسیقی سنتی از جمله رسومی است که در آیین شب یلدا همچنان مرسوم است.


یلدا، آیینی مرتبط با زرتشتیان


کارشناس مردم شناسی در خصوص آداب و رسوم یزدی ها در شب یلدا گفت: در قدیم به شب یلدا شب چله گفته می شد و این شب قدمت طولانی دارد که به قبل از اسلام باز می گردد و مرتبط با آیین زرتشتیان است.

صدیقه رمضانخانی با بیان این که یزدی ها برای شب یلدا آداب و رسوم خاص خود را داشته اند اظهار داشت: در قدیم اتاق بزرگ خانه که ارسی نام داشت را برای مراسم شب چله آماده می کردند لحاف مخمل بزرگی برای کرسی می‌دوختند و بر آن می انداختند و برای گرم شدن منقل وآتش را تدارک می دیدند.

وی با بیان این که در اصل مراسم شب یلدا جشن کشاورزان و دامداران بوده است افزود: همه فامیل و حتی همسایه ها و افرادی که بضاعتی نداشتند در خانه مادربزرگ ها، پدربزرگ ها و یا بزرگتر فامیل برای دورهمی و شب نشینی جمع می شدند و جشن می گرفتند.


شولی شب چله یزدی‌ها


یکی از آیین یزدی‌ها در شب چله خوردن آش شولی است که مردم یزد در این شب در کنار هم غذاهای سنتی یزدی مانند آش شولی یزدی صرف می‌کنند.

رمضانخانی در خصوص خوراکی های مخصوص که در یزد برای این شب تهیه می‌شود گفت: مادر خانواده در این شب آش شولی یا آش رشته می پخت اما زرتشتیان آش ابودردا که برای پخت آن از میوه های خشک شده و خشکبار استفاده می شد می پختند و به هر کسی کاسه‌ای از آن داده می شد تا تمام دردها و مریضی های آن برطرف شود.

این پژوهشگر ادامه داد: بزرگ ترهای خانواده در این شب از حافظ، سعدی، شاهنامه و کلیله و دمنه می خواندند در واقع هر چیزی که در مکتب خانه های قدیم یادگرفته بودند را اغلب از حفظ می خواندند و همه از آن فیض می بردند حتی کودکان نیز می نشستند و گوش می دادند.

رمضانخانی اظهارداشت: بعد از شاهنامه خوانی و شعر خوانی از حافظ، مادر خانواده هر نوع تنقلاتی که در خانه بود را درون کاسه های کوچکی می ریخت و در سینی مسی بزرگ می گذاشت و بر سر سفره می آورد و از مهمانان پذیرایی می کرد. حتی کاسه ای از سکه های کوچک پول در سینی می گذاشتند و افراد برای این که تا سال آیند جیبشان پربرکت باشد از این سکه ها برمی داشتند.

وی با بیان اینکه یزدیها آجیل مشکل گشا داشتند که برایشان مقدس و با برکت بود و زرتشتیان نیز آجیلیداشتند به اسم لرک ادامه داد: این آجیل از هفت مغزینه مثل پسته، بادام، نارگیل،تکه های نبات و … تشکیل می شد را در کاسه ای می ریختند و هر کی مشتی از آن برمیداشت.


 آخر پاییز و حکایت شکمبه شوران

این کارشناس مردم شناسی اظهار داشت: افراد سعی می کردند در این شب اشعار شادی بخوانند که به کام همه باشد و اگر فال حافظی می گرفتند آن را به خیر و خوبی تعبیر می کردند.

رمضانخانی اضافه کرد: مردم یزد انار را نماینده فراوانی نسل و برکت می دانستند که در شب یلدا بر سرسفره می‌گذاشتند و همچنین چند نارنج یا ترنج را درون کاسه بزرگ آبی می انداختند وبر سر سفره می آوردند. 

 روز آخر آذر را روزشکمبه، سیرابی شوران نام نهاده بودند چرا که معتقد بودند در این روز یک نفر برای شستن سیرابی داخل پاکنه؛ جوی آب شده و وقتی بیرون امده خورشید در حال غروب کردن بوده است.

وی با بیان اینکه درگذشته معتقد بودند کسی که درشب چله هندوانه بخورد سرما نمی خورد در خصوص چگونگی نگه داری هندوانه هم گفت: هندوانه رو داخل زیرزمین روی ریگ می گذاشتند و اگر میتونستند تا نوروز نیز نگه می داشتند.


یلدا، چله ای که باتجمل همراه شد

همه ساله مردم ایران زمین در هرکجای این کره خاکی که باشند در کنار خانواده به ویژه بزرگترهای فامیل حضور یافته و با پهن کردن سفره و گذاشتن میوه، آجیل و شیرینی های سنتی گرد هم جمعشده و این سنت کهن ایرانی را گرامی می دارند.

اما این روزها برخی از ایرانیان و عده ای از جوانان امروزی بیش از آنکه به فرهنگ، سنت، آداب و رسومکهن و زیبای خود توجه کنند درگیر گرفتن جشن های خارجی هستند. با این حال هستند افرادی که هنوز آیین کهن سرزمین خود را فراموش نکرده و در زمان مقرر آن را در کنارافراد خانواده و فامیل خود جشن می گیرند.

البته متاسفانه این روزها این رسم زیبا و ساده در خانواده هایی که دارای نوعروس و نوداماد هستند با تجمل آمیخته شده و پر هزینه و با زرق و برق بیشتری برگزار می شود و شاید اگر ازبزرگترها و مادربزرگ و پدربزرگ ها بپرسی این مراسم دیگر سادگی و صافی گذشته را ندارد.